معدوم وموجود؟

 متن اصلی:

بسم الله الرحمن الرحیم

معدوم موجودنیست{وجودخارجی ندارد}واموات ازدعا وصدقه ی اشخاص زنده برخوردار می شوندوخداوند متعال دعاهارااجابت می کندونیازهارا برآورده می سازد

شرح:

موضوع اول :آیامعدوم را موجود می نامند؟وآیامعدوم برای خداونددیده می شود؟

معدوم دونوع است :الف- آنست که  وجودش محال است مانند شریک باری تعالی ،درین مورد همه معتقدندکه شری کالباری چیزی نیست که قابل رؤیت باشد

ب- آنست که وجود وعدمش ممکن است،مانند پسری که هنوز به دنیا نیامده است،درین مورداختلاف نظراست،اهل سنت وجماعت می گویندلفظ موجودبرمعدوم اطلاق نمی شودومعدوم قابل رؤیت نیست:استدلال جمهورعلماچنین است:1-مسلماً معدوم نبودِمحض است،فقط هنگامی که  وجودیافت لفظ موجودبرآن اطلاق می شود2- یقیناً سفیدی مویی که هنوز سیاه است،درحال حاضر معدوم است،اگرچنانچه سفیدی آن دیده شودلازم است که خداوندآن رایادرین مو یادرمو ومحل دیگری آن راببیندیابدون ان که درمحلی باشد ببیند .اگرسفیدی رادرهمین موی سیاه ببیندلازمه اش این است که دریک حالت ِ واحد،موی سیاه راسفیدببیند واین امری است مُحال .{زیراجمع ضدین دریک چیزودرآن واحدوازجهت واحدمحال است}واگرسفیدی رادرجاه ومحل دیگری ببیندلازمه اش اینست که این محلی که سفید درآنست متصف به سفیدشودنه آن محل اولی. واگرسفیدی رابدون اینکه درمحلی باشد ببیند،مسلماً است ومحال هم به اجماع علمادیده نمی شود.3- خداوندمتعال فرمود:وقدخلقتک من قبل ولم تک شیئاً" 8مریم"وتراکه قبلاً هیچ نبودی هستی بخشیدم. این آیه دررابطه به زکریااست که گفت خدایا چگونه مراپسری خواهدبوددرحالی که همسرم نازااست ومن نیز به غایت پیری رسیده ام؟ خداوندوجودقبل ازآفرینش اوراازوی نفی کرده است وآسان بودن خلقتش راازنیستی به او بیان نموده است4-  وبازفرموده:وقلاعملوفسیری الله عملکم ورسولهُ والمؤمنون "106توبه"وبگو{هرچه می خواهید}انجام خداونداعمال شمارامی بیندوپیغمبرومؤمنان اعمال شمارا می بیند.یعنی قبل ازآنکه عمل انحام شودقابل رؤیت نیست .

نظرگروه معتزله :می گویند جهان قبل ازینکه وجودداشته باشدبرای خداوندقابل رؤیت بوده ،زیرا رؤیت صفتی است ازصفات خداوند متعال.پس جهان چه موجودباشدچه معدوم ÷بایدصفترؤیت بدان تعلق گیرداگرچنین نباشدرؤیت خداوندقاصروناقص است درحالی که واجب است که الله متعال ازهرنقصی مبّرااست.

پاسخ به این پندار: مسلماً نمی توانیم بپذیریم که باعدم رؤیت معدوم ،صفت خداونددچارنقص خواهدشدبرای اینکه براینست که صفات خداوندامورمحال رادربرنمی گیردپس خارج شدن امورمحال ازدائره ی صفات الهی موجب نقص نیست. درقرآن فرموده: انّ زلزله الساعة شئً عظیم"حج" واقعاً زلزله هنگام رستاخیز چیزبزرگی است. بدین معنی که زلزله ی قیامت درحال حاضرمعدوم است وخداونداوراخبرداده است:

پاسخ: اطلاق لفظ  شئ برآن باتوجه به تحقق وقوع آن  درآینده است ،گوئی که موجوداست واطلاق شئ برآن بعدازتحقق آ ن است گویاپس ازینکه واقع شد عظیم خواهدبود نه فعلاً .

موضوع دوم :آیادعا برای اموات واهداء ثواب برای آنان نفعی به حال شان دارد؟:علمای اسلام درین مورد به دورپدسته تقسیم شده اند: 1- جمهورعلمامعتقدنداندکه اموات ازدعا وصدقه وسایرعبادات برخوردارمی شوندخداوندمتعال فرموده :والذین جاءوامن بعدهم  یقولون ربّنااغفرلناولاخوانناالذین سبقونابالایمانِ "حشر "وکسانی که پس ازمهاجرین وانصارمی آیندمی  گویند: پروردگارا ماراوبرادران ماراکه دریایمان آوردن پیشی گرفته اند بیامرز. (کلمه ی بیامرز) به کسانی رادرنظردارد که زنده نیستند.رسول خداپس ازدفن میت برقبرمی استادند ومی فرمودنداستغفروالاخیکم وسلوالة التثبیت فانه ال ن یُسال :برای برادرتان آمرزش طلب کنیدواطزخداوند ثبات برشهادتین رابرای اودرخواست کنیدیقیناً هم اکنون ازاوسوال می شود{ریاض الصالحین ومسلم} .به روایت حضرت عایشه(رض) مردی به رسول خداگفت: انّ امی افتُلتت نفسهاواروها لوتکلمت تصدقت ،فهل لهامن اجرٍ ان تصدقت عنهاقال نعم: مادرم ناگهان مرد گمان می کنم اگرفرصت می یافت چیزی را صدقه می کرد آیااگرمن ازجانب او صدقه دهم ثوابی برای اودارد؟پیغمبر(ع) فرمودند:بلی.درجای دیگری فرمودند:اذامات ابن آدم انقطع علمه الا من ثلاث :صدقه جاریه ،علم ینتفع به،اوولدِ صالح یدعوله: بعدازمرگ درسه چیزعمل{که مانندعمل زنده هانزدخداوندمتعال حساب می شود}  آدم باقی می ماند:صدقه ی جاریه ،علمی که ازآن نفع ببرندوفرزندصالحی که برای او دعا کند.(روایت مسلم) رسول خدا درجای دیگری فرمودند:دعوة المرء المسلم لاخیه بظهر الغیب مستجابة عندراسه ملک موکل کلما دعا لاخیه بخیر قال الملک الموکل آمین ولک بمثله:دعای مسلمان برای برادرش درغیاب اوپذیرفته می شوددرحالی که درکناراوفرشته یی حاضراست هروقت برای اودعای خیر می کند فرشته ی حاحر درنزداو می گویدآمینوخداوداورابرای تومقررداردباری حضرت رسول خدا قوچی راقربانی نمودوگفت:باسم الله والله اکبر هذاعنی عمن لم یضح من امتی باسم الله والله اکبر:تین قربانی منست:وکسانی ازامتمنست که قادربه قربانی نیستند(ابوداؤدوترمذی) وهمچنان بجاآوردن حج درنیابت میت مشروع است.کسانی صدقه ودعارابه نفع میت نمی دانند(معتزله) این دسته به این آیة اسدلال می نمایند:کل نفس بماکسبت رهینة "مدثر38" هرکس درگروکارهای است که کرده است یعنی انسان درگرو عمل خوداست.پاسخ بدین پندارچنین است:بل یانسان درگروگناهانی است که کسب کرده واین آیة با ثواب وحسناتی که برای میت اهداء می شودربطی ندارد.معتزله گفته اند:خداوندیاحکم عذاب میتراداده یا حکم بربخشش او ،قضاوحکم خداوند هم تغیر نمی کندزینرومیتازدعاوصدقه یدیگران سودی نمیبرد .پاسخ به این   پنداراین چنین است:قضادونوع است:1- مبرم2- معلّق

قضای مبرم غیرقابل تغیر است،وماعلم به آن نداریم وبرای ما مکشوف نمی شود 2- قضای معلق : ازراهِ سبب ومسبب  انجام میگیرد یعنی خداوندرحمتش رابرصدقه یی معین یادعای معین وابسته کرده است واین نوع قضاست که میت ازآن برخوردار می شود.3- دربعضی موارد به حدیث اذامات ابن آدم. کااتکاء می کنندکه درآن گفته شده :دعا به میت سودی نمی رساندزیرا عمل میت تمام شده است این درحالی است که حدیث ازپایان یافتن عمل میت خبرمی دهد نه  برعمل دیگران درحق او.چون ضمیرها درعمله به میت برمی گردد منکرین نفع دعابه میت هرازگاهی به مفاداین آیه وان لیس للانسان ماسعی  " 39نجم"تکیه می کنند یعنی انسان جزآنچه که تلاش کرده وانجام داده پاداش دیگری ندارد.می گویندکه سعی وتلاش دیگران به میت متعلق نمیگردد: ازابن عباس روایت شده که : حکم این آیة به وسیله ی آیة ی 21طور: واتبعتهم ذریتهم بایمن الحقنا بهم ذریتهم: منسوخ گردیده است :کسانی که خودشان ایمان آورده اند وفرزندان شان ازایشان درایمان آوردن پیروی کرده اند (دربهشت )فرزندان شان رابدیشان ملحق می گردانیم :ابن عباس این فرزندراهمان طفلی  صغیری می داند که  درمیزان پدرومادرقرارمی گیرد  واین قول بنابه رای کسانی است که نسخ دراخباررا قبول دارنددرآیة" لانسان "مراد ازانسان ابوجهل یاعتبه بن ابی یاولیدبن مغیره است که بحال کفرمردند .ازسوی دیگرایات 36،37و38 نجم دلالت بدین دارندکه که این موضوع مربوط به شریعت  قبل ازمابوده ،وبنابه رای جمهور شریعت قبل ازما شیعت مانیزبوده فدرصورتی که شریعت ما آن راردنکرده باشد .طائفه یی باورشان چنین است که میت فقط ازدعا وصدقه برخوردار می شود ازسایر عبادات وثواب محروم است: چون بین عبادات فرقی وجودندارد ،هنگامیکه به نیابت میت حج وقربانی بتواندصورت بگیرد (درحالی که به اجماع چنین عملی جایزاست) لذا به خداوند مشکل نیست که ثواب هرنوع عبادات را به میت برساندوقبول کند.درحرف آخر نباید مسایل اختلافی باعث نفاق گرددوپایانش تکفیرباشد.

موضوع سوم: آیادعا دردفع شر وجلب خیر مفیداست؟

علمادرمفیدبودن دعابرای زنده ومرده اختلافنظر دارند جمهورعلمامعتقدند که دعامفیداست واجابت می شودواگرباخلوص نیت وتوجه قلب وبازبانی که ازگناه دوراست واندرونی که ازمال حرام خالی است دعاشود( برای زنده ومرده)حال ووضع راتغیرمی دهد .خدافرموده:واذاسالک عبادی  عنّی فانّی قریب  احبیب دعوَة الداعی "186بقره": هنگامی که ازتودرباره ی من می پرسند،گومن نزدیکم ودعای،دعاکننده راپاسخ می گویم .وقال ربّکم ادعونی استجب لکم ـ وپروردگارشما می گوید : مرا به فریادبخوانیدتابپذیرم .ورسول خدافرودند:یستجاب للعبد مالم یدع باثم اوقطیعة رحم ومالم یستعجل :دعای انسان مستجاب وپذیرفته می شودمادامی که گناهی یاقطع صله ی رحم نباشد .(ودرعین حال دررآورده شدن) شتاب نورزد.(مسلم)

ودرجای دیگری فرمودند:ان ربکم کریم یستحی من عبده اذارفع یدیه الیه ان یردهما صفرا:هماناپروردگارشما بزرگواروبخشنده است هرگاه بنده اش دست نیاز بسوی اوبلند کندشرم می دارد که نیازش رابرآورده نکند (ترمذی،ابوداؤد وبهقی)

معترله معتقدند:

دعانفعی بحال انسان نداردبرای اینکه خداوند (باتوجه به اعمال هرکسی ) عاقبت هرکسی را مقدرومعین کرده پسدعا نمس توندقضاوخواستد خداوندرا تغیردهد(مراجعه شوددرقسمت قضای مبرم ومعلق)زیراخدافرموده:یمحوالله مایشاء ویثبت وهنده امّ الکتاب :خداوندهرچهرابخواهدمحومی سازد وهرچه رابخواهدثابت می دارد وام الکتاب نزداوست.ازینرو آنچه درلوح المحفوظ است  به واسطه هایی معلّق ووابسته است که می تواند بادعا تغیر پذیرد.